سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات من

صفحه خانگی پارسی یار درباره

چگونه خدمتگذار خوبی باشیم

    نظر

انواع احسان

نیکى بر حسب حالات احسان کننده واحسان شونده گوناگون است ؛ مثلاً انسانى که به حکم فطرت در مقابل احسانى که به او شده احسان مى‏کند طبیعى‏ترین عکس العمل را نشان داده، زیرا ناسپاسى در پاسخ عمل نیک بسیار زشت و نکوهیده است. قرآن کریم در این باره مى‏فرماید: «هل جزاء الاحسان الاّ الاحسان».  آیا پاداش نیکى جز نیکى است؟»

قسم دیگر احسان آن است که انسان به کسى نیکى کند که او را نمى‏شناسد و قبلاً نیز خیر ونیکى از او دریافت نکرده است. این خوبى که یک طرفه و بدون مقدمه است، احسان ابتدایى گویند. خداوند متعال در گستره‏اى بى نهایت این گونه به بندگانش نیکى مى‏کند. او آغاز کننده هر احسانى است، بدون آن که بندگانش احسانى کرده ویا استحقاق آن را داشته باشند.

بالاترین مرتبه احسان در بین مردم این است که نسبت به شخصى که بدى کرده نیکى شود.خداوند این برخورد کریمانه را به پیروان مکتب اسلام توصیه کرده و فرموده: همیشه بدى را به بهترین شیوه - خیر و نیکى - پاداش ده.

بدى‏ها را با خوبى پاسخ دادن سبب مى‏شود که دشمنى و کدورت از بین برود و دوستى و مهربانى در روابط انسان‏ها حاکم گردد. امام صادق (ع) نیز در کسب این اخلاق شایسته فرموده است: مى‏خواهید شما را به بهترین اخلاق دنیا و آخرت راهنمایى کنم؟ یکى این که اگر کسى به تو ظلمى کرده او را ببخشى و اگر کسى با تو قطع رابطه کرد با او رفت و آمد کنى و با کسى که به تو بدى کرده احسان ورزى.

آداب احسان

در سیره معصومین (ع) احسان کردن با نکاتى بسیار ظریف و دقیق همراه است که رعایت آنها سبب ارتقاى عمل و مقبولیت آن مى‏شود که برخى از آنها عبارت اند از:

الف - شتاب در نیکى:

یکى از آداب احسان، شتاب در این عمل است. از دست دادن وقت و منتظر نگه داشتن نیازمندان، سبب پشیمانى و حسرت مى‏شود و آدمى را از پاداش شایسته و آرامش وجدان محروم مى‏سازد.

شتاب در احسان همانند میوه‏اى بر درخت است، همان طورى که درخت پس از میوه دادن گوارایى و سودش بر همگان آشکار مى‏گردد، احسان در وقت نیازمندى هم لذت بخش و گواراست. امام على (ع) مى‏فرماید: «برطرف کردن نیازهاى مردم پایدار نیست مگر به سه چیز: 1- کوچک شمردن خدمت، تا خدا آن را بزرگ نماید،2- پنهان داشتن آن، تا خدا آن را آشکار سازد، 3- شتاب در برآوردن نیاز، تا براى محتاج گوارا و مسرت بخش باشد».

ب - منع منت گذارى

از جمله آفات احسان و خدمت به مردم منت گذارى است که با این کار ماهیت عمل، باطل مى‏گردد. خداوند متعال در سوره بقره آیه 264 مى‏فرماید: «ولا تبطلوا صدقاتکم بالمنّ و الاذى»؛ صدقاتى که مى‏دهید و احسان‏هایى که به مردم مى‏کنید با منت و اذیت از بین نبرید.

بزرگان دین که در موقعیت‏هاى مختلف به رفع مشکلات و گرفتارى‏هاى مردم اقدام مى‏کردند به پیروان خویش آموخته‏اند که براى حفظ آبروى اشخاص در پنهان احسان کرده و از منت گذارى بپرهیزند. اگر انسان درک کند که به خاطر حضور حاجت‏مندى که بر او وارد شده و مورد احسان واقع گردیده به چه مقام و فضیلتى در بارگاه الهى نائل مى‏گردد هیچ گاه نیکى‏هایش را با منت ضایع نمى‏کند.

شاد کردن مؤمن

از ارزش‏هاى پسندیده اخلاقى، که با نیکى قرین است و در آیین اسلام بدان تأکید شده، خوشحال نمودن بندگان خداست. از فرمایشات بزرگان دین در مى‏یابیم که خوشحالى بنده‏اى از بندگان خدا، سرور پیامبر و امامان و رضایت پروردگار را به دنبال دارد و انسانى که در شادى دیگران شریک بوده و گرد و غبار غم را مى‏زداید و در راهى هدف‏مند دلى را به دست مى‏آورد، به خدا نزدیک مى‏شود.

امام باقر (ع) فرمود: «یک لبخند بر روى چهره برادر ایمانى حسنه‏اى است در نامه عمل تو و رفع گرفتارى از او حسنه‏اى دیگر است و خداوند با هیچ عمل و عبادتى همچو شادکردن یک مؤمن پرستش نشده است». [16]

اسلام با دستورات عالى و جاودانى براى ساخت جامعه‏اى سالم و پرنشاط، انسان‏ها را به شاد زیستن در کنار هم دعوت نموده است، زیرا در جامعه‏اى که غم و اندوه فراوان باشد زندگى دیگران نیز دستخوش خمودگى و آسیب مى‏گردد.

اجتماع بشرى مانند یک پیکر است که با اختلال یک عضو، سلامتى و نظمش بهم مى‏خورد و براى برگشت دوباره سلامتى نیاز به همکارى و هماهنگى دیگر اعضا است. بنابراین وجود افراد نیازمند و درمانده، سلامتى روحى و روانى جامعه را خدشه دار مى‏کند که همه توان مندان مى‏بایست در رفع این مشکل بکوشند.

امروزه مشکلات اقتصادى از جمله دغدغه خانواده‏هاست و چه بسا افرادى که این غم و اندوه را در دل خویش پنهان ساخته و صورت هایشان را با سیلى سرخ نگه داشته‏اند.

از رسول اکرم (ص) پرسیدند: کدام کارها نزد خدا محبوب‏تراست؟ فرمود: دنبال سرور و شادى یک مسلمان بودن. سؤال شد: چگونه؟ فرمود: با سیر کردن شکم او، رفع غم و اندوه و پرداخت بدهى‏هایش.

بر آوردن حاجات مردم

مسلمانان نباید نسبت به احتیاجات و مشکلات یکدیگر بى‏تفاوت باشند. تشریک مساعى در رفع حاجات مردم موهبتى الهى است. البته براى کسانى که جویاى رضایت پروردگار و امنیت در روز قیامت‏اند.

خداوند متعال بندگانى را که در روى زمین در برآوردن نیازمندى‏هاى مردم تلاش مى‏کنند به اجر و پاداش فراوانى وعده داده است و به تعداد گام هایى که در این راه بر مى‏دارند نیز حسنه مى‏دهد. پیامبر اکرم (ص) فرمود: هر کس در انجام حاجات برادر دینى‏اش بکوشد مثل آن است که هزار سال، خداوند را عبادت کرده به این ترتیب که روزها را روزه و شب‏ها را به نماز ایستاده باشد.

اشخاصى که با بى‏توجهى در مقابل گرفتارى و مصائب دیگران روزگار مى‏گذرانند، در حالى که مى‏توانند پناهگاه حاجت مندان باشند در این زمینه کوتاهى کرده و به ذلت و خوارى و عذاب الهى مبتلا مى‏شوند. امام صادق (ع) فرمود: هر مؤمنى که دست رد بر سینه برادر نیازمندش بزند با این که مى‏تواند از پیش خود یا دیگران نیاز او را برآورد، خداوند روز قیامت او را با روى سیاه و چشم کبود و دست‏هاى به گردن بسته محشور مى‏کند و سپس گفته مى‏شود: این است خیانت کارى که به خدا و پیامبرش خیانت کرده، آن‏گاه او را به دوزخ مى‏برند. بر اساس سیره عملى ائمه معصوم (ع) مى‏بایست در اولین فرصت نیاز دیگران را برآورده ساخت و قبل از درخواست آنها اقدام نمود تا آبرویشان خدشه دار نگردد.

مردى از انصار به محضر امام حسین (ع) شرفیاب شد تا حاجتش را با امام مطرح کند آن حضرت فرمود: برادر آبروى خود را حفظ کن و درخواست خویش را شفاهى و رو در رو بیان نکن، حاجت را در نامه‏اى بنویس تا به خواست خدا برآورده سازم. اندیشه کار سازى در امور مسلمانان و اقدامات عملى در این رابطه علاوه بر پاداش ارزشمند، این مطلب را به اثبات رسانده که با گره گشایى از کار مردم خداوند در لحظات تنهایى و گرفتارى با امداد غیبیش انسان را نجات مى‏دهد:

تو نیکى مى‏کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز

روزى امام على (ع) به کمیل فرمود: به خانواده‏ات دستور بده تا در تحصیل مکارم اخلاق بکوشند و در تاریکى‏هاى شب به انجام حاجات مردم و رفع نیازمندى‏هاى آنها بپردازند. سوگند به خدایى که جان من در دست اوست! هیچ کس بر دل انسان مؤمنى سرور و شادمانى وارد نمى‏کند مگر آنکه خداوند از این عمل خیر مایه لطفى مى‏آفریند که در موقع نزول بلا و به هنگام گرفتارى سریعتر از سرعت سیلاب در سراشیبى به امداد او مى‏رسد و او را از گرفتاری نجات میدهد.

تقدّم رفع حاجت مردم بر هر کارى

یکى از شیعیان مى‏گوید: در مسجد الحرام مشغول طواف بودم، یکى از دوستانم از من درخواست دو دینار وام کرد، به او وعده دادم که پس از طواف حاجتش را برآورده سازم، هنوز طوافم به پایان نرسیده بود که امام صادق (ع) وارد شد و دست بر شانه‏ام نهاد و بر من تکیه کرد و هر دو مشغول طواف شدیم. طواف من تمام شد ولى به احترام امام صادق او را همراهى کردم و طواف را ادامه دادم، آن مرد حاجت‏مند که در کنارى نشسته بود و امام صادق را نمى‏شناخت به خیال آن که من حاجتش را فراموش کرده‏ام هربار که از مقابلش مى‏گذشتم با دست اشاره مى‏کرد و مطلبش را یادآورى مى‏نمود. امام صادق (ع) از من پرسید: چرا این مرد به تو اشاره مى‏کند؟ گفتم فدایت شوم او منتظر من است که پس از طواف نزد او روم و وامى به او بدهم و چون دست مبارک شما بر شانه من است خوش ندارم شما را ترک گویم. امام صادق (ع) بدون لحظه‏اى تأمل، دست از روى شانه من برداشت و فرمود: مرا به حال خود گذار و برو حاجت او را برآور. من رفتم و کار او رااصلاح نمودم. روز بعد امام صادق را دیدم که بااصحابش سخن مى‏گفت: تا مرا دید سخن خود را قطع کرد و فرمود: اگر براى بر آوردن حاجت یکى از برادران مؤمن خود تلاش و

    سعى کنم نزد من بهتر و محبوب‏تر است از آزاد کردن هزار بنده و بسیج نمودن هزار نفر در راه خدااست.  

منابع :سایت مهر ونوشته دوست خوبم ساداتی کنتی.سید حسین